بخش‌هایی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با ایشان

* یاد شهید عزیز مرحوم آیت‌اللّه بهشتی را رضوان‌اللّه تعالی علیه گرامی میدارم. همچنین همه‌ی شهدایی که با ایشان شهید شدند و همچنین همه‌ی شهدای قوه‌ی قضائیه.

شهید بهشتی رضوان‌اللّه علیه حقاً و انصافاً شخصیت برجسته‌ای بود. این سالهایی که از پیش از پیروزی انقلاب، از وقتی ایشان از خارج آمد تا وقت شهادتش ما با ایشان همکاریهای نزدیک و مستمر داشتیم، حقاً و انصافاً انسان میدید که ایشان یک شخصیت برجسته است.

در مجموعه‌هایی هم که با هم کار میکردیم همین جور بود. در شورای انقلاب جمع، مرحوم آیت‌اللّه طالقانی را به ریاست شورای انقلاب انتخاب کردند، ولیکن همان جمع متفقاً معتقد بودند که ایشان یک نائب رئیسی لازم دارد و آن نائب رئیس، آقای بهشتی است و ایشان را انتخاب کردند. اداره‌ی شورای انقلاب به عهده‌ی مرحوم آقای بهشتی بود حتی در زمان حیات مرحوم آقای طالقانی.

* ایام هفت تیر وضع اینجوری بود در داخل کشور در خود این خیابانهای تهران جنگ داخلی بود. منافقین ریخته بودند با هرچه دستشان می‌آمد از تیغ موکت‌بُری بگیرید تا هر چیز دیگری که در اختیارشان بود افتاده بودند به جان مردم و پاسدارِ کمیته و پاسدارِ سپاه؛ تهران جنگ بود.

تقریبا یک هفته قبل از هفتم تیر عدم کفایت رئیس‌جمهور وقت در مجلس احراز شده و برکنار شده بود. یعنی کشور بدون رئیس‌جمهور، وضع سیاسی اینجوری بود.

در یک چنین شرائطی یک استوانه‌ای مثل بهشتی را از دست داد.

حدود دو ماه بعد از آن رئیس‌جمهور جدید و نخست‌وزیر را با هم در یک جلسه شهید کردند؛ اندکی بعد یا یک فاصله‌ی کوتاهی بعد از آن، چند نفر از فرماندهان ارشد جنگ از ارتش و سپاه در حادثه‌ی هواپیما به شهادت رسیدند؛ شهید فلاحی، شهید فکوری،‌ شهید کلاهدوز و امثال اینها.

یعنی شما اصلاً‌ در ظرف کمتر از سه ماه این همه حادثه‌ی تلخ، این همه‌ حادثه‌ی وحشتناک، این همه ضربه‌ی مخرّب را کجا دیده‌اید؟ خب شما کدام کشور را سراغ دارید، کدام دولت را سراغ دارید که بتواند در مقابل این همه حوادث بایستد و از پا نیفتد؟

شما قوه‌ی قضاییه‌ی یک چنین نظامی هستید.

مردم ایستادند، امام مثل کوه دماوند سربلند ایستاد، مسئولین دلسوز و جوانهای انقلابی ایستادند، اوضاع را ۱۸۰ درجه تغییر دادند.

* وقتی این حوادث اتفاق می‌افتاد -چه در شهادت شهید بهشتی، چه در حوادث بعدی- دشمن ذوق میکرد. سر شوق می‌آمدند و امیدوار می‌شدند که دیگر بساط این نظام انقلابی جمع شد؛ ولی ناامید شدند.

آن روز ناامید شدند، در این چهار دهه هم مکرر این ناامیدی تکرار شده. دشمن در یک مقطعی به یک چیزی، به یک ضعفی، به یک کمبودی امید بسته در نظام جمهوری اسلامی و بعد ناامید شده؛ این بارها اتفاق افتاده، منتها مشکل دشمن این است که سرّ این ناامیدی را نمی‌تواند بفهمد، نمی‌تواند تشخیص بدهد. نمی‌تواند بفهمد که چرا؛ علت چیست که جمهوری اسلامی هر دفعه از زیر بار این همه فشار میتواند بلند بشود بایستد، سینه سپر کند راه خودش را ادامه بدهد، این را نمی‌فهمد.

نتوانستند اینها بفهمند که در عالم بشر غیر از محاسبات و مناسبات سیاسی یک محاسبات و مناسبات دیگری هم وجود دارد که آنها قادر به فهم آن نیستند، آنها سنت‌های الهی است.

* قوانین الهی، سنت‌های الهی تغییرپذیر نیست. این قوانین الهی قوانین متقنی است. خدا با کسی هم قوم و خویشی ندارد. اینکه ما بگوییم ما مسلمانیم و شیعه هستم و جمهوری اسلامی هستیم. پس ما هر کاری که دلمان میخواهد بکنیم، نه. ما با دیگران هیچ فرقی نداریم. ما در سال ۶۰ در مقابل این همه حادثه و شدت عمل توانستیم بایستیم روی پای خودمان دشمن را ناامید بکنیم، امروز هم میتوانیم. خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است، خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است. سنت‌های الهی همه سر جایش است. خب؛ سعی کنیم خودمان را مصداق سنت‌های الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم سعی‌مان این باشد.

این آیه‌ی شریفه‌ی سوره حج تکلیف همه‌ی ما را روشن کرده؛ «الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ» اقاموا الصلاة یعنی اقامه‌ی نماز. این اشاره است به اینکه حکومت الهی و اسلامی باید تعبد را و توجه به خدا را توجه به معنویت را گسترش بدهد. اقامه‌ی صلاة به این منظور است. باید روح تعبد در جمهوری اسلامی گسترش پیدا کند و اتوالزکاة، اتوالزکاة یعنی زکات بدهد، زکات هم معلوم است چیست لکن اشاره‌ای، نکته‌ای که در این اتوالزکاة‌ها یا اتوالزکاة‌های متفرقه در قرآن است این است که در جامعه‌ی اسلامی بایستی عدالت در توزیع مورد نظر باشد. این جور است. وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ. امر به معروف. حالا در صلات و زکات و اینها بالاخره یک کارهایی شده، أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ عقبیم. وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ. معروف چیست؟ معروف عدالت، انصاف، برادری، ارزشهای اسلامی، اینها معروف است. باید امر به معروف بکنیم.

«نَهَوْا عَنِ الْمُنکَر» از منکر نهی، منکر چیست؟ ظلم است، فساد است، تبعیض است، بی‌انصافی است، اینها، عدم اطاعت الهی است، اینها ظلم است، اینها منکر است. از اینها باید نهی بشود.

* قوه‌ی قضائیه یک عامل مهم اقتدار است در اداره‌ی کشور. بنده هم سفارشهایی کردم همیشه، چه در این دوره، در جلسات دو نفره، سه نفره‌ای که با جناب آقای محسنی داشتیم، چه در جلسات عمومی که بارها با عناصر محترم قوه‌ی قضائیه ملاقات داشتیم، همیشه سفارشهایی کردم.

خوشبختانه جناب آقای محسنی رئیس قوه یک عنصر مؤمن، انقلابی‌اند، واقعاً ایشان مؤمن‌اند، انقلابی‌اند، پرکارند، مردمی و دور از تشریفاتند. این خیلی مهم است. ایشان یک عنصر مردمی است که گفتند هم اینجا با مردم مأنوس میشوند، میروند بین مردم. ایشان با زوایای قوه آشناست. سالهای متمادی ایشان در قوه بودند. آن اجزاء گوناگون قوه را آشنا هستند و گوش شنوا هم دارد ایشان. از منتقدین و اینها میشنوند. هر چه که بگویند، گوش شنوا دارد ایشان میشنود. اینها خصوصیات ممتاز ایشان هست.

* مسئله‌ی مبارزه‌ی با فساد جدّی گرفته بشود. فساد وجود دارد… در داخل قوه اینجور نیست که فساد نباشد.

البته اکثریت قضات پاکدست، نجیب، مؤمن و زحمتکش، حقیقتاً شریف اینجورند در این تردیدی نیست اما در جمع هزار نفره اگر ده نفر هم آدم ناباب پیدا بشوند میتوانند آن بقیه را مورد آسیب قرار بدهند؛ از لحاظ آبرو و از لحاظ کار و اینها. باید دنبال همان ده نفر گشت.

و عمده همین است که با ساختارهای فسادزا مقابله بشود، گاهی اوقات در بخشی‌ از جاها حالا چه در قوه‌ی قضاییه چه در قوه‌ی مجریه یا جاهای دیگر بعضی از ساختارها هست که به طور طبیعی فساد ایجاد میکند، آن ساختارها باید در هم شکسته بشود. ببینید بگردید این ساختارها را پیدا کنید آنها از بین برود.

* در حوزه‌ی حقوق عمومی دادستان کل وظائفی دارد، رصد کامل نسبت به حقوق عامه داشته باشند. که حالا یک موردش را بعداً عرض خواهم کرد. رصد داشته باشند که حقوق عامه تضییع نشود، هر جا احساس شد حقوق عامه تضییع دارد میشود وارد میدان بشوند، وارد میدان بشوند به طور جدی، با استناد به قانون، بنده با اعمال احساسات و شعارگونه وارد شدنِ در این قضایا موافق نیستم اما با استناد به قانون محکم وارد بشوند. این مثلاً، خب این یک کار مهمی است.

یا مسئله‌ی پیشگیری از جرم که یکی از وظائف قوه‌ی قضائیه است در قانون اساسی هم آمده، این بایستی جدی گرفته بشود، هیچ اهمالی روا داشته نشود. در مورد این باصطلاح قوانین عادی و معمولی و باصطلاح کارهای متعارف قوه، این قانونی که مربوط به زمینها بود که هر یک متر زمینی را مشخص کنند در شهرها و روستاها که حکمش چیست، مال کیست، این باید به نتیجه برسد.

این باید به نهایت برسد، این باید دنبال بشود، اگر این کار شد، این زمین‌خواری‌ها و این کوه‌خواری‌ها و اینها دیگر از بین خواهد رفت که خود آن زمین‌خواری‌ها هم باز زمینه‌ی مشکلات دیگری است.

* نوع ارتباط قوه‌ی قضائیه با ضابطین قضایی خیلی مهم است. از چند طرف باید ملاحظه وجود داشته باشد. یک طرف این است که بایستی رفتار ضابطین مراقبت و نظارت بشود که خب من در تلویزیون شنیدم ایشان همین چندی پیش یک دستوراتی دادند در مورد بعضی از این کارهایی که ضابطین میکنند که نباید این کارها نسبت به متهم انجام بگیرد. خب این یک بخش قضیه است که مراقبت بشود از رفتار ضابط که تندروی و زیاده‌روی و اینها انجام نگیرد. یک جهت دیگر این است که قوه تحت تأثیر نظر ضابط قرار نگیرد. خب ضابطین، دستگاههای مؤثر و مهمی هستند دیگر، قدرتهایی دارند، نظراتی نسبت به اشخاصی، نسبت به قضایا دارند.

قوه‌ی قضائیه خودش بایست مستقل رسیدگی کند. تحت تأثیر نظر او قرار نگیرد. یک طرف دیگر قضیه این است که همین ضابطین گاهی نظرات کارشناسی‌ای دارند که اینها تحقیق‌شده است، این نظرات کارشناسی را هم ندیده نگیرند. قوه‌ی قضائیه از این نظرات کارشناسی استفاده کند، حالا چه نیروی انتظامی، چه وزارت اطلاعات، چه جاهای دیگر ضابطینی که هستند، گاهی نظراتی دارند، نظرات تخصصی و کارشناسی‌شده، به این نظرات توجه بشود. یک مسئله‌ی دیگر غالباً ضابطین به ما شکایت میکنند مکرر که مثلاً ما وقتی اعتراض میکنیم که چرا فلان مورد را برخورد نکردید، میگویند ما برخورد کردیم، دادیم به قوه‌ی قضائیه، قوه‌ی قضائیه رها کرد. از قوه‌ی قضائیه میپرسیم چرا؟ میگویند قانون نداشتیم. خب اگر قانون ندارید، قانون را چه کسی باید فراهم کند؟ شما باید فراهم کنید دیگر. لایحه درست کنید، تنظیم کنید، بدهید به مجلس تصویب کند برایتان.

* یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیت روانی داشته باشند. امنیت روانی یعنی چه، یعنی هر روز یک شایعه‌ای یک دروغی یک حرف هراس‌افکننده‌ای توی ذهن‌ها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامه‌ها بودند که این کارها را میکردند حالا فضای مجازی هم اضافه شده.

هر چند وقت یا چند روز یک بار گاهی چند ساعت یک بار یک شایعه‌ای یک دروغی یک حرفی را یک آدم مشخصی یا نامشخصی در فضای مجازی منتشر میکند، مردم را نگران میکند ذهن مردم را خراب میکند، یک دروغی را مطرح میکند شایع میکند، خب امنیت روانی مردم و افکار عمومی از بین میرود؛ یکی از وظایف قوه‌ی قضائیه برخورد با این مسئله است.

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

آقایی فوتسال ایران در آسیا و واکنش معصومی به عدم آنالیز درست تیلور

تهران- ایرنا- بسته ورزشی ایرنا در نهمین روز اردیبهشت‌ماه به قهرمان تیم ملی فوتسال ایران …