کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران، شاخصه ها و مکانیسم ها از منظر امام خمینی قدس سره


کارآمدی یکی از مفاهیم بنیادی در اندیشه سیاسی است که امروزه در نظام های سیاسی، بسیار بر آن تأکید می شود. نوشتار حاضر تلاشی است در راستای تبیین مسئله کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی قدس سره ازاین رو با اشاره به مفهوم کارآمدی، شاخصه ها و مکانیسم های آن، دیدگاه ها و اندیشه های ایشان را در این زمینه بررسی می کنیم. به گمان نگارنده ازآنجاکه شکل گیری انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی قدس سره بر مبنای اعتقادات دینی است، کارآمدی، شاخصه ها و مکانیسم های آن نیز در این راستا بر مبنای الگوی اسلامی استوار است؛ شاخصه ها و راهکارهایی از قبیل قانون گرایی، مردم گرایی، شایسته سالاری، مصلحت و وحدت که در مقاله بدان ها اشاره شده است.

مقدمه

کارآمدی یکی از مفاهیم مهم و بنیادی در علوم سیاسی است که توفیق در آن موجب رشد نظام اجتماعی است. ازآنجاکه هر نظام سیاسی به دنبال پیشینه کردن کارآمدی خویش است، بدیهی است که نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به دنبال دستیابی به این هدف اساسی است تا دوام خویش را با تحصیل رضایت افزون تر شهروندان در عرصه عمل، پیش از پیش تضمین کند. پژوهش حاضر در راستای این مسئله، کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران را از منظر امام خمینی قدس سره بررسی می کند. هرچند امام خمینی قدس سره به شکلی مدون به بحث کارآمدی نپرداخته است، ولی سخنان ایشان به گونه ای است که می توان براساس آنها به استخراج دیدگاه ایشان دست یافت. بدیهی است که ذکر این مصادیق فقط مبتنی بر کلام، اندیشه ها و نوشته های ایشان است و منظور از این مسئله، منحصر کردن کارآمدی(از منظر امام) در مواردی که ذکر می شود، نیست. ازاین رو، هدف ما بررسی دیدگاه امام درباره مهم ترین مصادیق کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران است.

در این راستا، مقاله پیش رو به دنبال پاسخ به این سؤال است که مفهوم کارآمدی چیست؟ کارآمدی دارای چه مکانیسم ها و شاخصه هایی است و حضرت امام قدس سره در این زمینه چه راهکارها و مؤلفه هایی دارد؟ پیش از ورود به بحث یادآوری چند نکته ضروری است:

1- ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و کارگزاران موجود در این حکومت تعاملی پویا دارند؛ بدین معنا که در کارآمدی این نظام و رسیدن به اهداف منظور، ساختار و کارگزار چنان مستلزم هم هستند که تصور یکی بدون دیگری ممکن نیست. در واقع هردو با حرکتی تعاملی است که می توانند به کارآمدی دست یابند؛ یعنی ساختار اجتماعی یا سیاسی جمهوری اسلامی به وسیله قید و بندهایی که بر کارگزاری می زند، یا فرصت هایی که برای آن تدارک می بیند، تداوم می یابد. ازاین رو، تصور ساختار، بدون حداقل تصور اجمالی از کارگزاری که ممکن است تحت تأثیر آن باشد(محدود شود یا توانا گردد)، معنا ندارد. بنابراین در تحلیل مسایل، ساختار و کارگزار هر دو نقش دارند.

2- اهداف هر نظام سیاسی-اجتماعی با دیگری متفاوت است. ازآنجاکه حکومت ما جمهوری اسلامی(اصل اول قانون اساسی) است و بر مبانی اسلامی شکل گرفته، برخلاف برخی از نظام های سیاسی نمی تواند در نیل به اهداف خود از هر ابزاری استفاده کند. خاستگاه این نظام حرکت در چهارچوب اسلام و احکام اسلامی است، ازاین رو ناگزیر است که در رسیدن به اهداف خود از شیوه های مشروع استفاده کند. بی شک این فلسفه وجودی، محدودیت هایی را برای حکومت و کارگزاران آن فراهم می کند، حکومت علوی امیر المؤمنین علیه السلام به عنوان کارآمدترین حکومت دینی، گذار از مسیر معصیت را شرط پیروزی نمی داند و هرکه را که در این مسیر غلبه یابد، مغلوب می شمرد:

ما ظفر من ظفر الاثم به و الغالب بالشر المغلوب.[1] (نهج البلاغه: حکمت 327)

اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که چون نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران برگرفته از مبانی اسلامی است، ممکن است برخی از روی آگاهی و یا ناآگاهی، ناکارآمدی های جمهوری اسلامی ایران را به دین اسلام منتسب کند؛ همان مسئله ای که دغدغه امام قدس سره نیز بود. اما در واقع ارزیابی در مورد ناکارآمدی، نارسایی ها و مشکلات که در هر نظام سیاسی نیز وجود دارد، به مؤلفه هایی از قبیل کارگزاران، ساختار نظام سیاسی، موانع داخلی و خارجی و امکانات موجود بازمی گردد، نه به دین مقدس اسلام.

3- مهم ترین ملاک داوری مردم در کارآمدی یا ناکارآمدی نظام، عملکرد آن نظام است، هرچند آن حکومت برخاسته از مبانی دینی و مذهبی باشد. قضاوت مردم بیش از آن که براساس مبانی نظری باشد، براساس عملکرد آنهاست و هر نظامی عملکرد درست تری داشته باشد، کارآمدتر به نظر می رسد. ازاین رو باوجود ارتباط مستقیم بین ساختار نظام سیاسی و کارگزاران آن ساختار و از سویی باتوجه به آن که هردو در کارآمد بودن یا ناکارآمدی نظام سیاسی نقش اساسی دارند، دفاع از ساختار سیاسی-که مبتنی بر یک اندیشه نظری است-زمانی امکان پذیر است که آن نظام در مقام عمل، درستی و کارآیی و کارآمدی و اثربخشی خود را به اثبات رسانیده باشد.

در اینجا نیز ناگفته نماند که در ارزیابی نظام سیاسی نمی توان براساس کارآمدی یا ناکارآمدی بخش و یا جزیی از نظام سیاسی، آن نظام را کارآمد یا ناکارآمد دانست؛ همان اشتباهی که برخی مرتکب می شوند و از ناکارآمدی جزئی از نظام سیاسی جمهوری اسلامی، ناکارآمدی کل این نظام را نتیجه می گیرند.

مفهوم شناسی کارآمدی

باتوجه به قضاوت پذیر بودن عنوان کارآمدی، ادعای رسیدن به یک تعریف همگانی برای آن، منطقی به نظر نمی رسد، بلکه در آن اختلاف نظر وجود دارد. به طور کلی تعریف پدیده های اجتماعی دشوار است و نمی توان در تعریف آنها به توافق رسید. کارآمدی[2] معمولا همراه با کارآیی[3] به کار برده می شود. کارآمدی با واژگانی مانند«اثربخشی»و «تقرب به هدف»مترادف است. (زاهدی و الوانی، فرهنگ جامع مدیریت: 111) کارآمد آن است که کارها را به نیکویی انجام دهد. کارآمدی، درخور بودن، به کار آمدن، مورد استعمال یافتن، مفید بودن و خدمت کردن است. (دهخدا، لغت نامه دهخدا: واژه کارآمد) کارآمد به معنای کاردان، کارآزموده و شایسته است. کارآمد کسی است که کارها را به خوبی انجام دهد و یا چیزی است که به کار آید و سودمند باشد. (عمید، فرهنگ عمید، ج 2: 1602) کارآمدی «میزان نیل به اهداف تعیین شده»است. (زاهدی و الوانی، همان: 111) به طور کلی اثربخشی میزانی است که یک اقدام یا فعالیت، به هدف پیش بینی شده نایل می شود. (معینی، فرهنگ واژه ها و اصطلاحات مدیریت و سازمان: 211) در فرهنگ اصطلاحات مدیرت، کارآمدی به مفهوم«میزان موفقیت در تحقق هدف ها و یا انجام مأموریت»است که نشان دهنده درجه رسیدن به اهداف می باشد. (همان: 155) در علم مدیریت بین کارآمدی و کارآیی تفاوت قائل شده و گفته اند: «کارآمدی شایستگی و کاردانی در تأمین اهداف و کارآیی، شایستگی در مصرف منابع و بهره برداری بهینه از آن است». (رضاییان، مبانی سازمان مدیریت: 19) اما در تعریفی دیگر، کارآمدی مترادف با کارآیی دانسته شده و گفته اند: «قابلیت و توانایی رسیدن به هدف های تعیین شده و مشخص». سنجش مقدر کارآیی، از طریق مقایسه مقدار استاندارد با هدف یا مقدار کیفیتی که عملا به دست آمده، صورت می گیرد. مثلا تولید واقعی با تولید مورد هدف و یا زمان مصرف شده یا زمان پیش بینی شده مقایسه می شود. (آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی: 446) «لیپست»، کارآمدی را این گونه تعریف می کند:

تحقق عینی یا توان نظام در تحقق کارکردهای اساسی یک حکومت، به گونه ای که بیشتر مردم و گروه های قدرتنمند درون نظام آن را مشاهده کنند. (لیپست، مشروعیت و کارآمدی: 11)

بنابراین کارآمدی با مفاهیمی همچون کارآیی، پاسخگویی و مشروعیت ارتباط نزدیکی دارد. در حقیقت کارآمدی را می توان بیانگر قابلیت و توانایی یک نظام اجتماعی در رسیدن به اهداف تعیین شده و حل مشکلات جامعه دانست؛ آن هم با وجود امکانات و موانعی که در هر جامعه با توجه به اهداف آن متفاوت است. بر این اساس کارآمدی بر پایه مقولاتی از قبیل توانایی، اهداف، امکانات، موانع و جوامع مختلف تبیین می شود. در پاسخ به این سؤال که آیا رژیم سیاسی توانایی تحقق اهداف حکومت، اداره جامعه و اداره امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مردم را داراست یا خیر، باید گفت هر اندازه که نظام سیاسی با توجه به توانایی و امکانات و موانع پیش روی خود به اهداف خود نایل آید، آن نظام سیاسی کارآمدتر است. بنابراین کارآمدی نظام سوسیالیستی، متفاوت با نظام لیبرالی است؛ چراکه در اهداف متفاوتند.

رویکردها و نظریه های کارآمد

در باب تبیین کارآمدی به عنوان پدیده ای سیاسی و اجتماعی، معیارهای متفاوتی بیان شده است. در یک دیدگاه، در تبیین پدیده های اجتماعی و سیاسی می توان دو گونه تبیین را به آسانی شناسایی کرد: تبیین هایی که به عوامل ساختاری تمسک می جویند و تبیین هایی که بر پایه عوامل متعلق به کارگزاری است. آن دسته از نظریه ها و تبیین هایی که عوامل ساختاری یا عوامل متعلف به بستر را در اولیت می دانند، ساختارگرا[4] نامیده می شوند و آن دسته از تبیین ها و نظریه هایی که اولویت را به عوامل کارگزارانه می دهند، اراده گرا[5] نام گرفته اند. (کالین، درآمدی انتقادی بر تحلیل سیاسی: 171-214 و ساختار و کارگزار: 303 -327) اما نوع سوم که در این مقاله نیز از آن استفاده شده، آنهایی است که در تبیین پدیده های سیاسی-اجتماعی، ساختار و کارگزار را مستلزم هم دانسته و به هردو متمسک می شود که بدان ساختار-کارگزار [6]گویند.

از سویی دیگر در باب کارآمدی حکومت، نظریه های متعددی نیز مطرح شده که به آنها می پردازیم:

1- نظریه توفیق:[7] براساس این نظریه، هر سازمانی برای بررسی کارآمدی خود باید اساس محاسبه را«توفیقات نهایی»بداند. ازاین رو بر این پایه، روش ها در کارآمدی تأثیری ندارد.

2- نظریه سیستم: براین اساس نظام یا سازمان، هنگامی کارآمد است که ارتباط خروجی و ورودی آن کاملا آشکار و قابل تبیین باشد؛ یعنی عملیات تغییر و تحول باید چنان روشن و مقید باشند که در هر شرایط محیطی وقتی ورودی تحقق یافت، خروجی کاملا معین باشد.

3- نظریه رضایت مردم: طبق این نظریه، یک حکومت را در صورتی می توان کارآمد دانست که عناصر مؤثر در بقای خود را راضی کند.

4- نظریه نسبت در کارآمدی: بر این بنیاد، مبنای واحد و اصیلی برای مفهوم و میزان کارآمدی وجود ندارد، ازاین رو ارزیابی در این بحث نسبی است.

5- نظریه ذاتی عملی: این نظریه مبتنی بر نظریه ذاتی اعمال ارادی است که ریشه کارآمدی را در ماهیت عامل بودن حکومت می داند. نظریه مزبور برای هر عمل سه رکن قائل است: فهم عامل از وضعیت حقیقی، فهم عامل از وضعیت مراد و نیز برنامه عملی برای رسیدن به وضع مراد. در واقع هر عاملی که افعال درست تر(معقول تر) از او صادر شود، کارآمدتر است. (لاریجانی، مباحثی در مشروعیت و کارآمدی: 77-93 و حکومت و مبانی کارآمدی: 32-42)

6- نظریه انجام تکلیف: بر پایه این نظریه با تبیین و تعیین شاخص ها و محورهایی که وظایف و تکالیف نظام سیاسی را مشخص می کند، میزان التزام و تحقق ا ین تکالیف، ملاک کارآمدی دانسته می شود.

7- نظریه میزان اثرگذاری در روند امور: این نظریه، کارآمدی را ناظر به تأثیر عینی و واقعی در روند امور جامعه می داند و برای نفس «تأثیر»اهمیت قائل است. (ذو علم، تجربه کارآمدی حکومت ولایی: 120 و 121)

در اینکه این رویکردها و نظریه ها تا چه اندازه می توانند بیانگر کارآمدی نظام سیاسی (به ویژه نظام جمهوری اسلامی) باشند، باید گفت هرکدام بر جنبه خاصی از کارآمدی تأکید دارند، ولی آنچه مهم است و در این پژوهش مبنای تحلیل ماست، فراتر از این گونه مواضع است و در واقع از موضعی میانه سخن می گوید؛ موضعی که هیچ یک از نظریه های پیش گفته را به تنهایی روش ارزیابی حکومت نمی داند، بلکه تعامل عوامل را مدّنظر دارد. این نوع تبیین، ساختار و کارگزار را منطقا مستلزم یکدیگر می شمارد و به تلفیق عوامل ساختاری و کارگزاری در چارچوب تبیینی واحد نظر دارد. به طول کلی تعیین یک عامل و نظریه در تحلیل پدیده های اجتماعی بسیار دشوار به نظر می رسد.

شاخصه ها و مکانیسم های کارآمدی

ملاک های کارآمدی در چارچوب نظریه های مختلف کارآمدی و متناسب با آن، به شکل های گوناگون تعریف و تبیین می شود و به همین رو نمی توان در علم سیاست به اجماع دست یافت. (لاریجانی مباحثی در مشروعیت و کارآمدی: 97) اما همان گونه که گفته شد، ازآنجاکه خاستگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و اندیشه امام خمینی قدس سره حرکت در چهارچوب اسلام و احکام اسلامی است، ناگزیر می باید در نیل به کارآمدی نیز از مکانیسم های اسلامی استفاده کرد. (فتحعلی، کارآمدی نظام اسلامی: 101-105) به طور کلی شاخصه ها و مکانیسم های کارآمدی به قراری است که در پی می آید.

1- قانون محوری

یکی از اهداف اساسی در نظام های سیاسی که موردتوجه اسلام نیز بوده، محوریت قانون و رعایت آن است؛ امری که جای گرفتن آن در ساختار سیاسی و توجه به آن از سوی کارگزاران، بی تردید کارآمدی نظام سیاسی را در پی خواهد داشت. قوانین و مقررات مناسب برای نظام سیاسی با عنایت به انعطاف پذیری احکام اسلام و قابلیت تطابق آن با شرایط زمان و مکان، برگرفته از قرآن و سنت و شریعت الهی است؛ شاخصه ای کلی و اساسی که با عمل به آن، نظام سیاسی کارآمد خواهد شد و موانع پیش روی آن نیز از میان خواهد رفت. به بیانی شاخص مؤثر در کارآمدی نظام سیاسی، قوانین اعتقادی و ارزشی اسلام است.

2- شورا و مشارکت جویی

امروزه مشارکت و همیاری در زمینه های مختلف از شاخصه ها و مکانیسم های کارآمدی و از اهداف نظام سیاسی به شمار می رود. این حق عمومی بی گمان در راستای جلوگیری از استبداد حکومتی و به دست آوردن آزادی های مردمی است. لزوم مشورت با متخصصان و خبرگان جامعه و تصلب نداشتن بر نظر شخصی از سوی مسئولان جامعه، از امور مورد تأکید قرآن است؛ تا آنجا که پیامبر صل الله علیه و آله در اداره امور عامه مسلمین مأمور به مشاوره با مردم می شود. لذا پیامبر صلی اللّه علیه و آله در امور عمومی مسلمانان جلسه مشاوره تشکیل می داد و به ویژه برای رأی افراد صاحب نظر ارزش خاصی قائل بود. اصولا مسئولانی که کارهای مهم خود را با مشورت انجام می دهند و با صاحب نظران به مشورت می نشینند، کمتر دچار لغزش می شوند، از این سو افرادی که استبداد رأی دارند و خود را از افکار دیگران بی نیاز می دانند، اغلب گرفتار اشتباهات جبران ناپذیری می شوند که آثار سوء آن دامنگیر خود و جامعه می شود؛ چراکه آدمی هرقدر از لحاظ فکری نیرومند باشد، نمی تواند به تمامی ابعاد مسایل بنگرد، ازاین رو ابعاد دیگر مسئله برای او ناشناخته می ماند. اما هنگامی که مسایل در شورا طرح و عقل ها و تجارب و دیدگاه های متفاوت باهم جمع شود، افراد از لغزش و انحراف دورتر می شوند و از سویی مسالمت و عطوفت در میان مردم و نیز آگاهی و بصیرت آنان بیشتر می شود. قرآن کریم در این زمینه آیاتی نیز دارد. (آل عمران: 159؛ شوری: 38؛ بقره: 233)

در روایات نیز بر مشاوره تأکید بسیاری شده است. برای مثال در سخنی از امام علی علیه السلام آمده است:

من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولهم.[8] (نهج البلاغه، حکمت 161)

ازاین رو، سزاوار است که در نظام های سیاسی، مسئولان امر با مراجعه به کارشناسان و متخصصان متعهد در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، در راستای کارآمدی و حل مشکلات نظام گام بردارند.

3- مسئولیت پذیری و نظارت همگانی

نظارت همگانی بر امور اجتماعی و سیاسی مسئولان و مردم اهمیت بسیاری دارد؛ آن گونه که با اجرای صحیح آن می توان برخی از مسایل و مشکلات درون حکومت را حل کرد و به کارآمدی رسید. امر به معروف و نهی از منکر بیانگر همین شاخص مهم مسئولیت و نظارت همگانی است، ازاین رو عدم نظارت و مسئولیت پذیری از جانب مردم موجب ناکارآمدی نظامی خواهد شد. آیاتی از قرآن نیز بر این امر دلالت دارد(آل عمران: 104و110) در حدیثی از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله آمده است:

کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیّته.[9] (دیلمی، ارشاد القلوب الی الصواب، ج 1: 184)

4- برابری و عدم برتری انسان ها

نظام سیاسی در صورتی به کارآمدی خواهد رسید که هرگونه تبعیض مبتنی بر قوم، گروه، رنگ، نژاد، قدرت، ثروت و نسب را از بین ببرد و مشکلات گوناگون ناشی از این امور را مرتفع سازد. به بیانی یکی از مؤلفه های اساسی کارآمدی هر حکومتی برتری انسان ها براساس شایستگی آنهاست. (حجرات: 31)

5- عدالت جویی

این شاخصه مهم در مباحث کارآمدی جایگاه ویژه ای دارد؛ تا بدان پایه که قوام حقیقت حیات آدمی بر آن مبتنی است: «بالعدل قامت السماوات و الارض».[10] (ابن ابی جمهور احسائی، عوال اللئالی، ج 4: 103) کثرت آیات درباره عدل نیز بیانگر منزلت این مفهوم در قرآن است. (الرحمن: 7-10؛ مائده: 8؛ نساء: 135 و نحل: 90) عدالت از مفاهیمی است که موردتوجه رهبران فکری و مصلحان اجتماعی است. به گواهی قرآن کریم فلسفه بعثت انبیا، ارسال رسل، انزال کتب و تشریع قوانین مختلف از سوی پروردگار، در این راستاست. به سخنی دیگر، ایجاد جامعه عادلانه در سرلوحه اهداف والای پیامبران قرار داشته است. (حدید: 25)

6- عقل گرایی

قرآن کریم انسان ها را به عقل گرایی دعوت کرده و به منزلت آن اشارتی داشته است. (بقره: 164، 170 و 171؛ مائده: 58 و 103؛ انفال: 22؛ طور: 14) توجه اسلام به این شاخص و به کارگیری آن در عرصه اجتماع از مؤلفه های مهمی است که می توان با انعطاف پذیری و رعایت شرایط زمان و مکان، مشکلات موجود نظام سیاسی را از میان بردارد تا آن نظام، کارآمد شود. عمل به این شاخصه، ما را به مؤلفه دیگری در همین باب به نام«واقع گرایی»می رساند. واقع گرایی، ارائه تصویری درست از وضعیت موجود در راستای رسیدن به وضع مطلوب است.

7- مصلحت محوری

از جمله شاخصه های کارآمدی نظام سیاسی که در مواجهه با مسایل نوظهور توان انعطاف پذیری و حل مشکلات را دارد، مصلحت است که در نظام سیاسی اسلام به ویژه در فقه شیعه و اهل سنت از جایگاه مهمی برخوردار بوده و عرصه جدیدی را در کارآمدی حکومت گشوده است. این عنصر در راستای پیشبرد اهداف نظام سیاسی نقش محوری ایفا می کند.

8- وحدت گرایی

بی تردید وحدت در تمامی ابعاد اعم از وحدت بین مردم، وحدت بین مردم و مسئولان و وحدت بین مسئولان با یکدیگر، شرط لازم و از شاخصه های اساسی کارآمدی است؛ آن گونه که عدم رعایت آن، نظام سیاسی را به سمت ناکارآمدی سوق خواهد داد.

کارآمدی نظام جمهوری اسلامی از منظر امام خمینی قدس سره

پس از بررسی مفهوم کارآمدی و شاخصه ها و مکانیسم های کلی کارآمدی، به شاخصه ها و مکانیسم های کارآمدی از منظر امام خمینی قدس سره می پردازیم.

در اندیشه سیاسی امام خمینی، یک اصل و شاخصه کلی وجود دارد و آن اینکه ماهیت دولت و حکومت، «اسلامی»است. ازاین رو اگر ما به اسلام و احکام اسلامی عمل کنیم، بی گمان نظامی کارآمد خواهیم داشت:

اسلام همه چیز دارد. اسلام هم دنیا دارد، هم آخرت دارد. اسلام همه بعدها را نظر به آن دارد. حکومت اسلامی مثل حکومت های دیگر نیست که فقط به یک بعد نظر داشته باشند. حکومت اسلامی حکومتی است که همه [آن ]اگر ان شاء اللّه پیاده بشود،… به آن طوری که بر پیغمبر اکرم نازل شده است،… سعادت دنیا و آخرت ملت ها را ضمانت کرده است و می کند (امام خمینی، صحیفه امام، ج 13: 366)

اما ذکر این مؤلفه کلی بدون نگاهی کاربردی و واقع گرایانه به مسئله کارآمدی نظام جمهوری اسلامی نمی تواند ما را به هدف برساند. ازاین رو، پس از ذکر مسئله بنیادی عمل به اسلام، مهم ترین مؤلفه های کارآمدی را از منظر ایشان بررسی می کنیم.

1- قانون گرایی

بی تردید یکی از مبانی رفتاری و اجتماعی در نظام های سیاسی که از دیرباز تاکنون مورد توجه جوامع و ادیان الهی-از جمله اسلام-بوده، قانون است. قانون محوری، توجه به قانون از جانب نظام سیاسی و کارگزاران موجب کارآمدی نظام سیاسی خواهد شد. یکی از مواردی که امام خمینی قدس سره در راستای کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران، بر آن تأکید داشت، اهمیت به قانون است. ایشان بی هیچ تبعیضی تمام افراد و مسئولان حکومتی را تابع قانون می دانست و به طور کلی حکومت اسلامی را حکومت قانون می شمرد:

در اسلام قانون است. همه تابع قانونند و قانون هم قانون خداست؛ قانونی است که از روی عدالت الهی پیدا شده است؛ قانونی است که قرآن است؛ قرآن کریم است و سنت رسول اکرم است. همه تابع او هستیم و همه باید روی آن میزان عمل بکنیم. فرقی مابین اشخاص نیست در قانون اسلام، فرقی مابین گروه ها نیست. (همان، ج 9: 425)

امام قدس سره حکومت اسلامی را حکومت قانون می داند و بر این بنیاد، عمل به آن را موجب رفع اختلاف می شمرد. به بیانی دیگر از منظر ایشان منشأ اختلافات، قانون شکنی است. (همان، ج 41: 414) ایشان می فرمایند:

اگر می خواهید که از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را. نگویید هی قانون و خودتان خلاف قانون بکنید!بپذیرید قانون را. همه تان روی مرز قانون عمل بکنید. اگر همه روی مرز قانون عمل بکنند، اختلاف دیگر پیش نمی آید. (همان: 378)

2- مردم گرایی

یکی دیگر از مؤلفه های کارآمدی نظام جمهوری اسلامی از منظر امام خمینی قدس سره که نظام های دموکراتیک نیز بر آن تأکید می کنند، توجه به مردم است. مردم گرایی در اندیشه سیاسی-اجتماعی امام خمینی قدس سره از چند طریق نمود می یابد:

الف) خدمت گزاری

ماهیت اندیشه امام خمینی به گونه ای است که در کارآمدی نظام سیاسی، مردم نقش بسزایی دارند؛ به گونه ای که دین اسلام از نگاه ایشان، دین خدمت گزاری به مردم است:

ملتفت باشید که شمایی که الآن به حکومت رسیده اید، [این ]حکومت نیست؛ خدمتگزار هستید. اسلام حکومت به آن معنا ندارد. اسلام خدمتگزار دارد… شما خودتان را حاکم مردم ندانید؛ شما خودتان را خدمتگزار مردم بدانید… (همان، ج 13: 202 و 203)

ایشان در خدمت گزاری به مردم تفاوتی بین مسئولان قائل نیست؛ تا بدانجا که انبیا و اولیای الهی را خدمتگزار مردم معرفی می کند(همان، ج 15: 358)

در دیدگاه امام قدس سره دولت نه تنها در عرصه نظر، بلکه در عرصه عمل باید خدمتگزاری خود را نشان دهد. چنان که گفته شد، مردم ملاک کارآمد بودن و ناکارآمدی را بیشتر در حوزه عمل می بینند:

توجه به این معنا داشته باشد که حکومت باید در خدمت مردم باشند و به مردم حالی کنند که ما خدمتگزاریم؛ حالی کنند لفظا؛ حالی کنند عملا.(همان، ج 13: 382)

این امر باید به گونه ای باشد که مردم نیز آن را در زندگی خویش احساس کنند:

همه ما و همه شما و همه کسانی که دست اندرکار امور مردم هستند -از دولت و از همه- [باید] این وضع را پیدا بکنند که خودشان را خدمتگزار بدانند… حکومت ها باید خدمتگزار مردم باشند. مردم [باید]احساس کنند که اینها به نفع آنها عمل می کنند. (همان: 370)

ب) مشارکت مردم در دولت

یکی از ویژگی های نظام های سیاسی دموکراتیک و مردم سالار، اتکا به آرای عمومی و مشارکت مردم در اداره امور کشور است. این حق عمومی در راستای جلوگیری از استبداد حکومتی و به دست آورد آزادی های مردمی است. یکی از اساسی ترین موضوعات در اندیشه سیاسی -اجتماعی امام خمینی قدس سره که در کارآمدی حکومت اسلامی نقش اساسی دارد، لزوم تعیین سرنوشت مردم از طریق مشارکت سیاسی فعال در همه امور و پشتیبانی مردم در حکومت است که بی تردید بدون آن، حکومت از انجام وظایف خود ناتوان خواهد ماند و دیگر پایدار نخواهد بود. امروزه در نظام های سیاسی دموکراتیک نیز نقش مردم در اداره حکومت اساسی انکارناپذیر است.

حضرت امام قدس سره در این باره می گوید:

این ملت، یعنی هر ملتی حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند… در اعلامیه حقوق بشر هر کسی، هر ملتی خودش باید سرنوشت خودش را تعیین کند. ملت ما هم الآن هم ایستاده اند[و]می خواهند سرنوشت خودشان را تعیین کنند. (همان، ج 3: 503)

من از شما خواستارم که به دولت کمک کنید… و فقط این نباشد که منتظر باشید دولت همه کارها را بکند. دولت نمی تواند همه کارها را انجام بدهد؛ شماها باید پشتیبانی کنید. (همان، ج 6: 529)

اگر مردم پشتیبان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد. اگر یک ملت پشتیبان یک رژیمی باشند، آن رژیم از بین نخواهد رفت. (همان، ج 8: 372)

مشورت حکومت با مردم و نمایندگان مردم، از موارد دیگر مشارکت و حمایت مردمی است که باوجود چنین مشاوره هایی آن حکومت کارآمد خواهخد بود. (همان، ج 5: 436)

یکی از موارد تجلی نقش مردم در اندیشه امام قدس سره حاکمیت مردم از طریق تشکیل شوراهاست. ایشان تشکیل این نهاد را از ضرورت های نظام جمهوری اسلامی برمی شمرد و بر تدوین و تنظیم آن در قانون اسلامی تأکید می ورزید:

در جهت استقرار حکومت مردمی در ایران و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش-که از ضرورت های نظام جمهوری اسلامی است-لازم می دانم بی درنگ به تهیه آیین نامه اجرایی شوراها برای اداره امور محل شهر و روستا در سراسر ایران اقدام و پس از تصویب به دولت ابلاغ نمایید تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا درآورد. (همان، ج 7: 167)

ج) حمایت از طبقات پایین جامعه

یکی از شاخصه های دیگر مردم گرایی در اندیشه امام خمینی قدس سره توجه به طبقات کم درآمد است؛ آن گونه که ایشان از آنان به«نور چشمان ما»و«اولیای نعم همه»یاد می کرد. (همان، ج 21: 412) امام قدس سره در این زمینه می گوید:

… برای این طبقه کارگر و کارمند که ضعیف هستند-طبقه ای که شما اینها را پایین می دانید، درحالی که اینها از همه شما بالاتر و بلندمقام تر هستند-باید دولت ها برای اینها کار بکنند. (همان، ج 7: 335)

دولت واقعا باید با تمام قدرت، آن طور که علی علیه السلام برای محرومین دل می سوزاند،… دل بسوزاند برای محرومین، مثل یک پدری که بچه هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این می رود که آنها را سیر بکند. یک دولت تابع امیر المؤمنین باید این طور باشد. (همان، ج 18: 159)

جایگاه طبقات پایین اجتماع در نظر امام، تا بدان پایه والاست که به مسئولان مملکتی در این عصر و در دوره های آینده توصیه می کند که خود را وقف اسلام، جمهوری اسلامی و طبقات پایین کنند:

وصیت این جانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها و کارمندان وزارتخانه ها بودجه ای که از آن ارتزاق می کنید، مال ملت [است ]و[بنابراین ]باید همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشید. (همان، ج 21: 427)

وصیت این جانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر… و در عصرهای آینده آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرمان و مستضعفان بنماین. (همان: 423)

د) جلب محبت و رضایت مردم

حضرت امام قدس سره در دیدارهای مختلف با مسئولان همواره بر این امر مهم تأکید داشت: «آقا کاری باید بکنید که محبت مردم را جلب کنید. این هم رضای خدا در آن هست.»(همان، ج 8: 126) «جلب نظر مردم از اموری است که لازم است. پیغمبر اکرم جلب نظر مردم را می کرد[و] دنبال این بود که مردم را جلب کند.»(همان، ج 17: 251) «همه مان و شما آقایان، همه و آنهایی که در اختیار شما هستند، همه باید کوشش بکنید که رضایت مردم را جلب بکنید.»(همان، ج 18: 378) در کنار جلب رضایت مردم، امام قدس سره بر این نکته نیز اصرار داشت که نباید بر مردم سخت گرفت و بر آنها فشارهای اقتصادی وارد کرد:

مسئله دیگر، رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به صورتی باشد که مردم بفهمند که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت آمده است تا ملت احساس آرامش کند. اینکه آماده است«الاسلام یجبّ ما قبله»، این یک امر سیاسی است. اسلام دیده است اگر بخواهد با کسانی که تازه مسلمان شده اند سختگیری کند، هیچ کس به اسلام رونمی آورد. [ازاین رو]«جبّ ما قبل»کرده است و از آنچه در قبل کرده اند، گذشته است… ما باید این قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلی زحمت کشیده اند. مردم عادی غیر از طبقه مرفه هستند. مردم عادی ما اسلام را پیاده کرده اند و تمام زحمات حکومت را متحمل می شوند پس باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که [مبادا]از صحنه خارج شوند»(همان، ج 19: 44)

3- شایسته سالاری

این مؤلفه در راستای کارآمدی از منظر امام خمینی دارای شاخصه هایی است که بدان ها می پردازیم.

الف) دوره چاپلوسان و متملقان

یکی از ویژگی های حاکم و مسئول شایسته در جمهوری اسلامی این است که از چابلوسان و دغل بازان و ثناگویان به دور باشد. در واقع مسئولان و حاکمان هیچ گاه نباید از مدح و ثنا و تمجید افراد به وجد آیند و حتی نباید چنین افرادی را به عنوان مشاور و مسئول انتخاب کنند. امام خمینی قدس سره در این زمینه می فرماید:

همه دست اندرکاران-به ویژه رئیس جمهور -باید از چابلوسان دغلباز و زبان بازان حیله گر برحذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه دار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب کنند. بسا که منحرفان و منافقان، خود را با ظاهری آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و کشور اسلامی صدمه زنند…. (همان، ج 19: 370)

ب) ضرورت انتقادپذیری

از جمله ویژگی ها و ابزار حاکم و مسئول شایسته، سعه صدر و روحیه انتقادپذیری است: «آلة الریاسة سعة الصدر»[11] (تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم: 342) امام خمینی قدس سره یکی از شاخصه های لازم برای اداره حکومت را همین نکته می داند. (امام خمینی، همان: ج 21: 20) ایشان در جایی دیگر در خصوص انتقاد آزادانه می فرماید:

کوچک ترین فرد می تواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. (همان، ج 5: 449)

ج) ساده زیستی

به دور بودن از تجمل از موارد دیگر کارآمدی حکومت اسلامی در اندیشه سیاسی امام خمینی قدس سره است؛ نکته ای که خود ایشان نیز سخت بدان پایبند بود. او خطاب به روحانیون به عنوان مسئولان جامعه می فرماید:

آخرین نکته ای که در اینجا… باید از باب تذکر عرض کنم و بر آن تأکید نمایم، مسئله ساده زیستی و زهدگرایی علما و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا-که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است-پرهیز کنند و برحذر باشند.»(همان، ج 20: 342)

حضرت امام قدس سره درباره تنافی فرهنگ کاخ نشینی با فرهنگ اسلام می گوید:

… آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما -خدای نخواسته -از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند، پیدا می شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند-خدای نخواسته-و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای ان کشور باید فاتحه بخوانیم. (همان، ج 17: 376)

د) قاطعیت در عمل

برخورد قاطع با متخلفان و خائنان و مفسدان از دیگر وظایف مسئولان است که بی تردید سستی در آن موجب بدبینی مردم و ناکارآمدی حکومت خواهد شد. سعدی در باب اول بوستان به قاطعیت در برخورد با مردم آزاران و ظالمان اشاره می کند و به هیچ رو صبر پیشه کردن بر کارگزار ستمگر را روا نمی داند:

مکافات موذی به مالش مکن

که بیخش برآورد باید ز بُن

مکن صبر بر عامل ظلم دوست

چه از فربهی بایدش کند پوست

(سعدی، کلیات سعدی: 218)

قاطعیت حضرت امیر علیه السلام در مقابل مفسدان و خائنان به بیت المال و حکومت، الگوی مناسبی برای زمامداران است. البته در این باره باید دقت بسیار کرد و دیگر صفت حاکم از منظر امام علیه السلام را از نظر دور نداشت؛ یعنی پرهیز از ریختن خون ناحق که بی تردید خشم خدا را در پی خواهد داشت:

ایاک و الدماء و سفکها بغیر حلها فانه لیس شی ء ادعی لنقمه و لا اعظم لتبعه و لا احری بزوال نعمه و انقطاع مده من سفک الدماء بغیر حقها.[12] (نهج البلاغه: نامه 53)

امام خمینی قدس سره خطاب به مسئولان استان ها می گوید: «شما آقایان که در محل هستید، با قاطعیت باید عمل بکنید و مردم را وادار کنید که به قاطعیت عمل بکنند.» (امام خمینی، همان، ج 7: 375)

ایشان در مورد لزوم قاطعیت در برخورد با مشکلات می فرماید:

اگر ما مسامحه بکنیم و بخواهیم که با ترتیب-و مثلا فرض کنید-اداری و جوّ پرونده سازی و به کاغذبازی عمل بکنیم، کارها زمین می ماند. باید… ارتش [و]ژاندارمری به طور قاطع عمل بکنند. (همان: 381)

امام قدس سره نه تنها در برخورد با مشکلات داخلی قاطعیت را ضروری می انگاشت، بلکه در راستای کارآمدی سیاست و روابط خارجی و برخورد با ابرقدرت ها نیز عدم مسامحه را لازم می شمرد. (همان، ج 12: 305)

ه) تعهد و تدین

یکی از شاخصه های دیگری که در اصلاح جامعه، تدین مردم و کارآمد شدن حکومت تأثیر بسزایی دارد، داشتن تعهد و دین باوری است؛ چنان که در روایتی آمده است: «الناس علی دین ملوکهم» [13](اربلی، کشف الغمه، ج 2: 219) امام خمینی در این خصوص می فرماید:

ما احتیاج به رجالی متدین و قابل اعتماد داریم که در عضویت شورایی -پس از سقوط رژیم- شرکت کنند و دارای شرایطی باشند، علاوه بر تدین و علاقه به اسلام…». (امام خمینی، همان، ج 5: 151)

اهمیت این موضوع تا بدانجاست که پایبند نبودن به آن از سوی مسئولان، کشور را به تباهی و فساد و ناکارآمدی می کشاند. (همان، ج 14: 391 و 392)

و) تخصص

از دیگر شاخصه های کارآمدی در کنار تعهد مسئولان، تخصص آنهاست؛ چنان که امام قدس سره می گوید:

دولت بدون گزینش اشخاص متعهد و متخصص در رشته های مختلفه موفق نخواهد شد و دولتمردان در گزینش همکاران، به کاردانی و تعهد آنان و بهتر خدمت کردن آنها به کشور و در منافع ملت بودن آنان تکیه کنند… نه بر دوستی و آشنایی و حرف شنوی بی تفکر و تأمل که این رویه موجب ناکامی در خدمت به کشور است. دوست خوب برای دست اندرکاران، آن [کسی ]است که در پیشرفت امور محوله به آنان مؤثر باشد و در خدمت ملت باشد، نه در خدمت آنان…. دولتمردان از دانشمندان و متخصصان متعهد استمداد کنند تا راز موفقیت را به دست آورند. دولتمردان با رویّه و فکر واحد برای رسیدن به آنچه صلاح اسلام و کشور است، به پیش روند و این سیاست صحیح اسلامی است. (همان، ج 19: 157 و 158)

4- مصلحت

طرح این موضوع از سوی امام قدس سره عرصه جدید را در کارآمدی حکومت و نظام سیاسی گشود. عنصر مصلحت در فقه به ویژه فقه اهل سنت جایگاه بارزی دارد و حتی از منابع اجتهاد آنان به شمار می آید. در فقه شیعه نیز احکام حکومتی دائر مدار مصالح و مفاسد است.

امام خمینی قدس سره مصلحت نظام را از امور مهم و مقدم می دانست و از همین روی در راستای پیشبرد اهداف نظام از این طریق عمل می کرد. ایشان برای کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در اقدامی دستور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را صادر کرد. (همان، ج 20: 465) وی در اهمیت عنصر مصلحت خطاب به مسئولان می گوید:

باید برای مردم این قضیه ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلی است که مقدم بر هرچیز است و همه باید تابع آن باشیم. (همان، ج 21: 336)

امام قدس سره در همین راستا نقش زمان و مکان در اجتهاد را مطرح کرد:

تذکری پدرانه به اعضای عزیز شورای نگهبان می دهم که خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند: چراکه یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیری هاست. (همان: 217)

5- وحدت

باوجود طبیعی بودن اختلافات در جوامع بشری، تأکید بر وحدت و همگرایی در راستای کارآمدی حکومت، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. تاریخ، همواره مردان بزرگی را به خود دیده که پرچمدار وحدت بوده اند. حضرت امام قدس سره از جمله کسانی است که در تاریخ معاصر بر این عنصر اساسی تأکید بسیار داشت؛ اصلی بنیادین که رعایت آن بی تردید موجب دوام و کارآمدی نظام می شود. مقوله وحدت از چند جنبه در اندیشه امام قدس سره درخورد بررسی است.

الف) وحدت بین ملت

یکی از مظاهر وحدت در راستای کارآمدی حکومت، وحدت بین مردم در جامعه است. امام درباره تأثیر این عنصر اساسی در پیروزی مردم می فرماید:

ملت ما باید بیدار بشود؛ ملتی که توانست با توانایی خودش و با مشت محکم خودش، توی دهن تمام قدرتمندها بزند. این ملت، قدرتمند است، لکن باید وحدتش را حفظش بکند. اگر وحدتش را حفظ کند، قدرتمند است؛ یعنی خدا همراه است. اگر شما وحدتتان را حفظ کنید، ید اللّه مع الجماعة؛ با جماعت شما خدا هست و شما همه را از بین خواهید برد. (همان، ج 10: 296 و 297)

همچنین در جایی دیگر در همین باره می فرماید:

کوشش کنید که وحدتتان را حفظ کنید[و] از اغراض جزئیه که همه اش برمی گردد به اغراض دنیویه و… کارهای شیطانی [بپرهیزید]. امروز اسلام و قرآن در دست شماست و شما می توانید اسلام را و قرآن را ترویج کنید و در همه قشرهای دنیا بیرق اسلام را به پا کنید، اگر وحدت اسلامی تان را حفظ کنید و این قدرت ایمان را -که با قدرت ایمان پیش بردید- نگهداری کنید، [پیش می روید]. (همان، ج 11: 353)

امام قدس سره رفع مشکلات، گرفتاری ها و رسیدن به استقلال و آزادی کشور را در گرو همین وحدت آحاد ملت می دانست. (همان، ج 12: 10)

ب) وحدت بین ملت و حکومت

تفاهم و همدلی بین ملت و مسئولان حکومت موجبات دوام و سلامت کشور با به وجود می آورد و بی گمان، باوجود چنین وحدتی است که کشور به کارآمدی می رسد. در اندیشه سیاسی-اجتماعی امام قدس سره این موضوع آن چنان اهمیت دارد که سلامت کشور در پرتو وجود این نوع وحدت است و فساد و تباهی کشور نیز در نبود آن، شکل می گیرد. (همان، ج 8، 230 و 231) ایشان منشأ همه مشکلات را در جدایی دولت از ملت دانسته و می فرماید: «جدایی دولت ها از ملت ها منشأ همه گرفتاری هایی است که در یک کشوری تحقق پیدا می کند». (همان، ج 9: 118)

وی رفع مشکلات دولت را نیز در گرو وجود وحدت بین آنها می داند:

دولت و مردم بایستی یکی باشند تا از گرفتاری و پیشامدهایی که برای دولت و مملکت پیش می آید، مردم از دولت پشتیبانی نمایند… دولت و مردم نبایستی از یکدیگر جدا باشند [و] اگر جدا شدند، ملت از گرفتاری دولت خشنود می شود و مردم از مالیات و کار می دزدند، ولی هرگاه یکی باشند، مردم گلیم زیر پای خود را در مواقع لزوم می فروشند و به دولت می دهند تا رفع نیاز دولت بشود…. (همان، ج 1: 122 و 123)

ج) وحدت بین مسئولین

بی تردید اختلاف سلایق و دیدگاه ها در بین مسئولان امری طبیعی است، اما وجود این اختلافات نباید به گونه ای باشد که دوستی ها به دشمنی کشیده شود و مملکت را به ورطه سقوط بکشاند. امام قدس سره در این باره می فرماید:

… سلیقه های مختلف باید باشند، لکن سلیقه های مختلف اسباب این نمی شود که انسان باهم خوب نباشد… اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد. اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال، اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم [و]در عین حالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم…. (همان، ج 21: 47)

نتیجه

در این نوشتار تلاش شد تا مفهوم کارآمدی، شاخصه ها و مکانیسم های آن و مسئله کارآمدی در حکومت جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر دیدگاه ها و اندیشه های امام خمینی قدس سره تبیین شود. مهم ترین موضوعی که در این زمینه در برابر اندیشه های امام قرار دارد، چگونگی داشتن یک حکومت کارآمد با توجه به مبنی اسلامی است. با توجه به ضرورت رسیدن به سیاست ها و شاخصه هایی ارزشمند در راستای کارآمدی و پویایی نظام اسلامی ایران، مباحثی از قبیل قانون گرایی، مردم گرایی، شایسته سالاری، مصلحت و وحدت، براساس الگوی اسلامی امام خمینی قدس سره عرضه شد؛ مباحثی که بی تردید نظام جمهوری اسلامی ایران براساس آن شکل گرفته و بدین سان کارآمد شده است. بنابراین نظام سیاسی برای رشد و توسعه کارآمدی خود نیازمند آن است که شاخصه ها و مکانیسم های کارآمدی از منظر امام قدس سره را به دقت مطمح نظر قرار دهد و در جهت حل معضلات کشور در همه دوران ها، بدان اهتمام جدی داشته باشد.

منابع

1- قرآن کریم.

2- نهج البلاغه.

3- آقا بخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار، 1379.

4- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنی هاشم، 1381 ق.

5- احسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، قم، سید الشهدا، 1405 ق.

6- تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قسم، انتشارات دفتر تبلیغات، 1366.

7- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1377.

8- دیلمی، شیخ حسن، ارشاد القلوب الی الصواب، قم، شریف، رضی، 1412 ق.

9- ذو علم، علی، تجربه کارآمدی حکومت ولایی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، 1385.

10- رضائیان، علی، مبانی سازمان و مدیریت، تهران، سمت، 1379.

11- روحانی، حسن، درآمدی بر مشروعیت و کارآمدی، تهران، راهبرد، ش 81، زمستان 1379.

12- زاهدی، شمس السادات و سید مهدی الوانی و ابو الحسن فقیهی، فرهنگ جامع مدیریت، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1383.

13- سعدی، مصلح بن عبد اللّه، کلیات سعدی، بوستان، تهران، فارابی، 1384.

14- عمید، حسن، فرهنگ عمید، تهران، مؤسسه امیر کبیر، 1382.

15- فتحعلی، محمود، کارآمدی نظام اسلامی، قم، صباح، سال سوم، ش 12 -11، بهار و تابستان 1383.

16- قانون اساسی جمهوری اسلامی.

17- کالین، های، ساختار و کارگزار در: روش ونظریه در علوم سیاسی، دیوید مارش و جری استوکر، ترجمه امید محمد حاجی یوسفی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1378.

18- کالین، های، درآمدی انتقادی بر تحلیل سیاسی، ترجمه احمد گل محمدی، تهران، نشر نی، 1385.

19- لاریجانی محمد جواد، حکومت و مبانی کارآمدی، تهران، مجلس و پژوهش، شماره دهم، سال دوم، تیر و مرداد 1373.

20- لاریجانی محمد جواد، مباحثی در مشروعیت و کارآمدی، تهران، سروش 1373.

21- لاریجانی محمد جواد، حکومت، تهران، سروش، 1373.

22- لیپست، سیمور، ام، مشروعیت و کارآمدی، ترجمه رضا زبیب، تهران، فرهنگ توسعه، سال چهارم، ش 18، خرداد و تیر 1374.

23- معینی، صفرا، فرهنگ واژه ها و اصطلاحات مدیریت و سازمان، تهران، وزارت کشاورزی، 1370.

24- موسوی خمینی، سید روح اللّه(امام)، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378.

پی نوشت ها:

 


[1] آن کس که گناه بر او چیرگی یافت، پیروز نشد و آن کس که با بدی پیروز شد، شکست خورده است.

[6] Structure and agency.

[8] کسی که استبداد رأی داشته باشد، هلاک می شود و کسی که با افراد بزرگ مشورت کند، در عقل آنها شریک شده است.

[9] همه شما سرپرست هستید و همه شما در سرنوشت جامعه و مردم شریک و مسئول هستید.

[10] به واسطه عدل، آسمان ها و زمین استوار می مانند.

[11] سعۀ صدر ابزار ریاست است.

[12] از خونریزی بپرهیز، و از خون ناحق پروا کن، که هیچ چیز همانند خون ناحق کیفر الهی را نزدیک، مجازات را بزرگ نمی کند و نابودی نعمت ها را سرعت نمی بخشد و زوال حکومت را نزدیک نمی گرداند.

[13] مردم دنباله روی دین پادشاهان خود هستند.


منبع

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

راهبرد همگانی سازی اعتکاف: ظرفیّت ها و کارکردها

اعتکاف یکی از شاخص ترین نمادهای عبودیت و دنیاگریزی در اسلام به شمار می …