بوشهر- ایرنا- وقتی فکرش را میکنم نمیدانم خدا چه نیرویی در من قرار داده بود که اینقدر صبور بودم. تعجب اینجا بود وقتی که او را به غسالخانه بردند به من گفتند: «میتوانی، عبدالرضا را ببینی» گفتم: «نمیدانم، ولی برای آخرین بار باید ایشان را ببینم.» زیر بغلم را گرفتند و بردند داخل. بدون هیچگونه سر و صدا و ناراحتی کنار او نشستم و با فرزند شهیدم گفتوگویی کردم.
منبع
مطلب پیشنهادی
مانور امداد و نجات و اطفا حریق تاسیسات برقی در بندر بوشهر برگزار شد
به گزارش خبرنگار ایرنا، نرگس علی پور روز یکشنبه در حاشیه برگزاری این مانور اظهار …