تصویر ما از واژهای قرآنی؛ بزرگسالان خردسال

آنچه در درون انسان رخ می‌دهد تا عملی از او صادر شود، بسیار پیچیده و متنوع و نیز بسیار عجیب و شگفت انگیز است.

اگر این ساختار از پیچیدگی بیفتد و به سمت سادگی برود، شبیه کودکان می‌شود. فکر کنید فردی در سن میانسالی باشد و کودکانه بیاندیشد!! مادر یا پدر باشد اما نتواند تجزیه و تحلیل داشته باشد و همانند کودکان قهر کند یا آشتی باشد. کودک بودن برای کودک خوب است ولی برای بزرگسال، عیب و نقص حساب می‌شود.

گاهی فکرهای کودکانه از رفتارهای کودکانه خطرناک‌تر است. از این دو خطرناک‌تر، زمانی است که قلب، یعنی همان مرکز توجه انسان، کودکانه باشد و شخص بزرگسال قلبی کودکانه داشته باشد. چنین شخصی، پیوسته به ظاهر توجه دارد و از باطن، خود را مخفی می‌کند و سعی دارد تنها به آنچه نزدیک است، و نه آنچه در افق است توجه داشته باشد و اینگونه دیگر نمی‌تواند آخرت گرا شود.

وقتی شخص بزرگسال، افکار، قلب و اعمال کودکانه داشته باشد، گوش‌هایش نسبت به حق سنگین می‌شود و حرف‌های حق برای او غیرقابل فهم می‌گردد و درون او نسبت به آن حقایق، واکنشی جز اعلام نشنیدن و نفهمیدن نخواهد داشت! به این حالتِ نشنیدن در قرآن « وَقْر » گفته شده است.

هم چنین، زمانی که چنین حالتی اتفاق می‌افتد، قلب دارای پوششی می‌شود که نمی‌تواند تجزیه و تحلیل داشته باشد و خود را از فهم و درک و ارتباط با حقایق عاجز می‌بیند. در این حالت، قلب در « اَکِنّه » قرار می‌گیرد.

وقر و اکنّه مربوط به کودک ماندن انسان و بزرگ نشدن و پیچیده نشدنِ تدریجی ساختارهای وجودی است.

احمدرضا اخوت

 

مطالب مرتبط:

رجوع سطحی به قرآن؛ تصویر ما از واژه های قرآنی چگونه است؟

درباره ی nasimerooyesh

مطلب پیشنهادی

روایت ناشران از بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح دوشنبه (۱۴۰۳/۲/۲۴) با حضور در مصلای تهران از سی و پنجمین …