رسانههای ایران نگاه ویژهای به آسیبهای اجتماعی و ریشهیابی آنها داشتهاند. به گونهای که اصولگرایان و اصلاحطلبان هر کدام گزارش، یادداشت و مصاحبههایی در این خصوص منتشر کردهاند که در ادامه بخشی از این گزارشها رصد میشود.
نگاهی به برخی از دلایل مهاجرتهای گسترده؟
روزنامه آرمان یادداشتی به قلم علی قنبری اقتصاددان منتشر کرد و نوشت: مهاجرتهای گسترده که اکنون رخ داده، متاثر از دو عامل است که هم در سطح نخبگان و هم در سطح اقشار مختلف جامعه صورت گرفته است. یکی از این دو عامل، بیاعتمادی و کاهش سرمایه اجتماعی است که رخ داده و طی آن هیچ امیدی به برنامهها و اقدامات دولت حاکم و حکومت نیست و روزبهروز بیاعتمادی بیشتر میشود و سرمایه اجتماعی متاسفانه به حداقل خودش رسیده است. عامل دیگر کاهش درآمدها و رفاه اجتماعی است. الان درآمد سرانه به شدت کاهش پیدا کرده، تورم به شدت افزایش پیدا کرده، بیکاری و ضریب جینی زیاد شده و تولید و سرمایهگذاری به حداقل خودش رسیده است. صادرات در سطح مطلوبی صورت نمیگیرد و اقشار نابغه، پیشرو و روشنفکر جامعه به خاطر وضعیتی که حاکم بر کشور شده، بیاعتماد شدند و درآمدشان به شدت کاهش پیدا کرده از این رو به هر شکل ممکن تمایل به مهاجرت پیدا کردهاند. مهاجرتهایی که عمدتا به سمت اروپا، کشورهای غربی و آمریکاست. نخبگان جامعه به دنبال شرایط مناسب و مستعد برای اندیشهورزی و اعمال دیدگاههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی خودشان در یک فضای مطلوب هستند. میل به مهاجرت در میان اقشار پائینتر جامعه هم به خاطر کاهش سرمایه اجتماعی و کاهش رفاه و درآمدهایشان در سطح جامعه نسبت به سالهای گذشته است. وقتی که درآمدها به حدی رسیده که امکان زندگی مناسب و مطلوب برایشان وجود ندارد و شرایط حاکم بر جامعه باعث فقر بیشتر، کوچک شدن سفرهها و کاهش سرمایه فردی یا همان درآمد سرانه شده و امکان یک زندگی مطلوب و حداقلی وجود ندارد، به هر شکل ممکن دنبال مهاجرت برای رسیدن به یک زندگی در سطح رفاه بیشتر هستند. روزنامه آرمان: اگر مسئولان بخواهد جلوی روند تند و تیز مهاجرت را بگیرد باید سرمایه اجتماعی را بالا ببرد و اقشار مختلف جامعه به حاکمیت اعتماد کنند.
خبرگزاری ایلنا به گفت وگو با مصطفی شریف استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی پرداخت و نوشت: اگر بخواهیم تولید رونق بگیرد و ارزش افزوده بالا برود و درآمد ملی ما از ناحیهی تولید افزایش پیدا کند باید برای نیروی کار ارزش بالایی قائل شویم. کسانی که نتوانند در داخل به سمت کارهای با درآمد بیشتر بروند برای کار به کشورهای دیگر میروند. بنابراین دستمزد پایین باعث خروج نیروی کار از ایران میشود، در حال حاضر تمایل به مهاجرت بالا رفته است؛ چون نیروی کار متخصص میبیند در کشورهای دیگر با درآمد بیشتری میتواند کار کند بنابراین از کشور خارج میشود. توانِ این نیرو برای تولید ارزش افزوده به جای اینکه در داخل کشور صرف شود در کشور دیگری به کار گرفته میشود و این آسیب قابل توجهی به کشور میزند. بنابراین کاهش دستمزد هم به دلیل خروج نیروی کار از بخش تولید – یا به واسطهی شیفت دادن به کارهای خدماتی و یا خروج از کشور – و هم به دلیل کاهش تقاضا و ناتوانیِ کارگران برای خرید تولیدات داخلی به تولید آسیب میزند.
روزنامه شرق در گزارشی به تأثیر اجرائیشدن طرح صیانت بر زندگی مردم و روند فعالیت استارتآپها پرداخت و نوشت: مردادماه بود که گرد ناامیدی در یک روز خیلی معمولی در کل کشور پراکنده شد. به جز چند نفری که در مجلس و ارگانهای مختلف تصمیم گرفته بودند تا طرح «صیانت کاربران در فضای مجازی» را عملیاتی کنند، تقریبا همه مردم با شنیدن این خبر دچار یأس و ناامیدی شدند… اگر قرار باشد به همه مشکلات فنی و تخصصیای که با اجرای طرح صیانت ایجاد میشود، اشاره کنیم، شاید نیاز به دهها صفحه گزارش و مطلب داشته باشیم؛ اما به صورت خلاصه باید گفت اجرای طرح صیانت نتیجهای جز ناامیدی و مهاجرت در پی نخواهد داشت. بسیاری از کسانی که در ایران ماندند و سعی کردند بهترین و پیشرفتهترین اتفاقات را در ایران بومیسازی کنند، با این اتفاق ایران را ترک میکنند. تحریمها و محدودیتها در تمام این سالها وجود داشته و حالا طرح صیانت که زمزمه تصویب آن بلند شده است، میتواند یک گلبهخودی به تمام معنا باشد. گلی که نهتنها نجاتبخش نیست؛ بلکه میتواند تیر خلاصی به اندک امیدی در جامعه امروزی باشد.
حاشیهنشینی دردی که باید درمان شود
روزنامه آرمان یادداشتی به قلم نعمت احمدی حقوقدان منتشر کرد و نوشت: حاشیه نشینی امروزی هیچ شباهتی با زندگی روستایی و با تاسف نحوه زندگی شهری ندارد. نه زندگی روستایی است و نه زندگی شهری. ترکیب جمعیتی حاشیهنشینی هم در نوع خود عجیب است. مهاجرین حاشیهنشین، از اصل و ریشه خود فاصله گرفتهاند و در ترکیب جمعیتی متغیر و متکثری زندگی میکنند که بافت ذهنی و فرهنگی متفاوتی با یکدیگر دارند. مهاجرت از استانهای مختلف با ترکیب جمعیتی ناهمسو هم از نظر فرهنگی و هم از نظر قومی و زبانی این ترکیب و این ناهمگونی را که منجر به روابط ناهنجار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شده است را بهوجود آورده است. بافت جمعیت جدید راحتتر گرفتار روابط ناهنجار اجتماعی مانند اعتیاد و درگیر شدن با فروش مواد مخدر و استفاده از کودکان کار و خرید و فروش نوزادان، سرقت و در مواردی حذف رقبا میگردد. البته حاشیه نشینی تنها منجر به بروز ناهنجاریهای اجتماعی نمیشود بلکه بستر مناسبی درحاشیه به لحاظ عوامل مختلف برای جرمزایی پدید میآید والا طلاق و قاچاق و اعتیاد در مناطق مرفه هم وجود دارد. از حاشیهنشینی به عنوان بیماری خاموش کلانشهرهای امروزی یاد میکنند و محققان این حوزه بر این باورند محصول مهاجرت تنگناهای اقتصادی و قطبیسازی یا تمرکزگرایی جمعیت بهویژه در کلانشهرها است.
روزنامه تعادل در گفت وگو با کارشناسان نوشت: مهر ماه سال جاری بود که معاونت رفاه و اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد تا پایان سال ۹۹ بیش از ۲۶ میلیون نفر از جمعیت کشور در فقر مطلق زندگی میکنند. این در حالی است که با افزایش ۳۸ درصدی میزان خط فقر در کشور در حال حاضر بیش از ۳۰ میلیون نفر در فقر مطلق به سر میبرند. این زندگی در فقر مطلق چه عواقبی میتواند از نظر فردی و اجتماعی داشته باشد. اینجاست که پای جامعهشناسان به میان میآید. بسیاری از این افراد بارها و بارها در مصاحبههای مختلف به این مساله اشاره کردهاند که اولین بازتاب فقر در جامعه انواع بزهها و آسیبهای اجتماعی خواهد بود. مسالهای که این روزها زیاد با آن مواجه میشویم. دزدیده شدن پایه پلهای هوایی، دکلهای برق، درپوشهای فاضلاب شهری، افزایش میزان کیف قاپی و افزایش آمار افرادی که برای اولینبار در زندگی دست به دزدی زدهاند، اینها همه آماری است که از سوی مقامات به صورت رسمی اعلام میشود. برخی از جامعهشناسان در رابطه تحویل زمینهای رایگان به افرادی دارای ۳ فرزند و بیشتر میگویند: زمینی که قرار است به این افراد داده شود قطعا در حاشیه شهرها خواهد بود، شهرکسازی در حاشیه شهرها آن هم در شرایطی که بسیاری از این شهرکها هنوز از امکانات لازم مثل مدرسه، آب، برق و… محروم هستند، این دامن زدن به آسیبهای اجتماعی است.
خبرگزاری مهر در گزارشی به بازتاب سخنان محمدرضا حسین نژاد استاندار خراسان شمالی پرداخت و نوشت: توزیع ناعادلانه خدمات بین مناطق شهری سبب بروز آسیبهای اجتماعی از جمله جاشیهنشینی شده است. علاوه بر بحثهای بنیادین پیرامون آسیبهای اجتماعی، بحثهای محیطی نیز بر این امر مؤثر است. به علت قوانین بالادستی، مهاجرت از روستاها به شهرها افزایش یافت و با گرانی مسکن، حاشیه نشینی گسترش یافت. در مناطق حاشیه نشین، تراکم نفر در هکتار نسبت به بافت اصلی شهر بیشتر است و این زمینه ساز آسیبهای اجتماعی متعدد خواهد شد. با افزایش جمعیت در مناطق حاشیه نشین، امنیت، اشتغال، بهداشت و… به صورت سلسله وار وضعیت بدی پیدا میکنند. برای حرکت به سوی رفع آسیبهای اجتماعی، علاوه بر توجه به مسائلی همچون طلاق و اعتیاد، باید افزایش امکانات محقق شود.حسین نژاد افزایش امکانات رفاهی و بهداشتی در حاشیه شهر برای بانوان را ضروری دانست و گفت: پس از این اقدامات مبارزه با آسیبهای اجتماعی تسریع خواهد شد.
بی قانونی در فضای مجازی خسارات زیادی به همراه داشته است
روزنامه تعادل به بازتاب سخنان دبیرکل سازمان ملل پرداخت و نوشت: بیقانونی در فضای مجازی در حال حاضر خسارات زیادی را به همراه داشته است و بهطور غیرقابل جبرانی به زندگی متولدین و بزرگشدههای عصر اینترنت شکل داده است. اکنون نیاز مبرمی به تنظیم «مدلهای تجاری شرکتهای رسانههای اجتماعی» وجود دارد که «اعتیاد، خشم و اضطراب» را به عنوان منبع سود در اولویت قرار میدهند. همه کاربران و به ویژه جوانان در برابر این استراتژی آسیب پذیر هستند.» بر اساس تحقیقات مارک گریفیث و داریا کوس، محققان واحد بینالملل تحقیقات بازی در دانشگاه ناتینگهام ترنت، شبکههای اجتماعی اساساً برای متولدین دهه ۱۹۹۰ به «شیوهای برای بودن» تبدیل شدهاند. ترس از دست دادن، جوانان را به سپری کردن زمان بیشتر و بیشتر در فضای مجازی سوق میدهد و این انگیزه بیش از پیش توسط الگوریتمهای هوشمند متعلق به رسانههای اجتماعی، تشدید میشود. نتیجه نهایی تداوم این روند، اعتیاد به شبکههای اجتماعی است که تنها به نفع شرکتهای رسانههای اجتماعی است. همچنین، یافتهها حاکی از آن است که ارتباط قوی بین استفاده از رسانههای اجتماعی و ضعف در سلامت روان میان جوانان وجود دارد. بر اساس طیف وسیعی از مطالعات آکادمیک، سوءاستفاده از کاربر در فضای آنلاین، فقدان تعامل انسانی و مقایسه اجتماعی تنها برخی از آسیبهای شبکههای اجتماعی است که به شیوع بیشتر مشکلات مربوط به سلامت روان در بین نوجوانان، دامن زده است. این در حالی است که به نظر میرسد با پیشرفت تکنولوژی، خطرات جدید و پیشبینی نشده جدیدی ظهور خواهد کرد.
در برابر وقاحت مجرمان حرفهای چه باید کرد؟
روزنامه اطلاعات یادداشتی به قلم فربد فدائی روانپزشک منتشر کرد و نوشت:سابق بر این، بزهکاران میکوشیدند رفتارهای مجرمانه خود را پنهان کنند و حتی ظاهر محترم به خود بگیرند، اما در سالهای اخیر نسل جدیدی از مجرمان پا به میدان بزهکاری گذاشتهاند که گرایشی به پنهانکاری ندارند و با جسارت و وقاحت به قانونشکنی میپردازند.آنان طیف گستردهای را تشکیل میدهند که از رانندگان قانونشکن تا جانیان را شامل میشود. با پدیدههایی مانند گرانفروشی و کمفروشی آشکارا روبرو بودهایم که در برابر اعتراض خریدار به او گفتهاند: همین است که هست، اگر میخواهی برو شکایت کن! در آن سوی طیف، خبری شنیدیم که بزهکار چاقو به دست، افسر نیروی انتظامی را که اسلحه گرم در دست داشته اما در به کار بردن آن احتیاط میکرده، به قتل رسانده است. چه روی داده است؟ در چند سال اخیر جمعیت کشور افزایش یافته اما رشد اقتصادی منفی شده، درآمد سرانه کاهش یافته، اعتیاد به مواد مخدر و محرک افزون شده، خشکسالی به صورتی گسترده چهره نموده است و اسلحههای شکاری و جنگی هر ۲ و به تعداد زیاد در دسترس مردم است، همچنین آلودگی هوا و آلودگی صوتی در اکثریت شهرها به صورت یک پدیده معمول تلقی میشود. آمار طلاق زیاد و گسترش فسادهای مالی و اختلاس امری عادی شده و برنامههای مشحون از اخبار جنگ و خشونت و تهدید به جنگ است که در میان اکثر این متغیرها با افزایش جرم و عادیانگاری آن رابطه علت و معلولی وجود دارد. برخی از متغیرهای یاد شده با افزایش جرایم و عادیانگاری آنها همبسته هستند، اما یک متغیر عمدهتر بر هر دوی آنها تأثیر میگذارد.
منبع