بر هیچ انسان اندیشمند و اهل تحقیقی پوشیده نیست که تألیف کتاب بهعنوان تولید ارزش پایدار یکی از شاخصهای مهم توسعهی فرهنگی جامعه و مهمترینشان است. آثار مکتوب بهعنوان میراث ماندگار هر دوران، آرا، اندیشهها، رویکردها و دغدغههای آن دوره را به نسلهای آتی منتقل میکند؛ از اینرو پدیدآوردندگان آثار همواره بهعنوان خالقان اثر و اهرمهای اندیشه و فرهنگ جامعه شناخته میشوند. مؤلف فردی است که علاوه بر دغدغهی علمی و اجتماعی و فرهنگی، از لحاظ توانمندی علمی و ادبی در جایگاه ویژهای قرار دارد؛ جایگاهی که به او قدرت تبیین و عرضهی اندیشه در قالب کتاب را میدهد. یکی از عرصههای مؤثر و مطلوب حضور بانوان در جامعهی متمدن اسلامی عرصهی فرهنگی است.
بیشک حضور زنان در عرصههای فرهنگی لازمهی کمال اجتماعی و تمدنسازی اسلامی و رشد خانواده و جامعه است. قلم ابزار ارزشمندی است که میتواند دیدگاههای برخاسته از نگاه ظریف و ژرفنگر زن را در قالب ارزشهای پایدار و نیز با بازتعریف شیوهها و گسترش آداب حسنه ثبت و ضبط و به جامعهی امروز و نسل فردا ارائه کند و به تربیت نسلی شریف کمک کند.
بسیاری از اندیشمندان و علما جایگاه اصلی حضور زن در جامعه را عرصهی فرهنگ میدانند و معتقدند حضور بانوان در عرصهی فرهنگ موجب ارتقای کیفیت حیات خانوادگی و اجتماعی خواهد بود. زن فرهیختهی اندیشمند در ایفای نقشهای حیاتی خود در خانواده و جامعه موفقتر خواهد بود و تأثیرات مثبت این نقش در تربیت نسل پویا جلوهگر خواهد شد.
رشد ۱۸۰۰ برابری تألیفات بانوان پس از انقلاب اسلامی
بر اساس آمار اخذشده از «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» قریب به پنجاه سال پیش، یعنی در سال ۱۳۵۰ از میان کتب منتشرشده در طول یک سال، کمتر از ده عنوان را بانوان مؤلف به رشتهی تحریر درآوردهاند. حال آنکه در سال ۱۴۰۰ این عدد به ۱۸۷۲۰ عنوان کتاب تألیفشدهی بانوان در بازهی زمانی یک سال رسیده است. همچنین بر اساس همین منبع از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۵۷ کمتر از ۱۴۰ عنوان اثر به نام پدیدآورندگان زن ثبت شده است و این آمار در طی ۴۴ سال اخیر به ۱۵۰۷۴۴ عنوان کتاب تألیفشدهی بانوان رسیده است.
این دستاورد انکار و کتماننشدنی نشان از ارتقای چشمگیر جایگاه زنان ایرانی در حوزهی اندیشه و قلم و فرهنگ دارد. در این مقاله به بررسی کمی و کیفی ارتقای جایگاه بانوان در حوزهی شعر معاصر میپردازیم.
شعر بهعنوان هنر اول ایرانیان و مهمترین میراث فرهنگی کشور عزیزمان، همواره بهعنوان شاخصترین و تأثیرگذارترین شیوهی سخن، محلتوجه صاحبنظران و اهل بصیرت بوده و صدالبته در باور مردم نیز بهصورت مستمر جاری و ساری است.
شاعران ایرانزمین از جایگاه ویژهای در ادبیات جهان برخوردارند و بسیاری از شاعران و نویسندگان دیگر کشورها شیفته و ستایشگر شعر و ادبیات ایرانزمین بوده و هستند. شعر پارسی میراثی هزارساله است که در اغلب کشورهای دنیا نظیر ندارد و بهلطف قلمهای متعهد و اندیشههای ژرف شاعران در سالهای اخیر بیش از پیش شکوفا شده است.
ستارههایی که بعد از انقلاب درخشیدند
تا پیش از انقلاب اسلامی هشت هزار شاعر مرد شاخص در تاریخ ادبیات ایران شناخته شدهاند؛ اما در این میان به شهادت آمار برآمده از تذکرهها و دیوانهای شعر تنها چهارصد شاعر زن در تاریخ شعر ایران شناخته شدهاند که میتوان به معدود تکستارههایی چون پروین اعتصامی بهعنوان شاعران صاحباثر و تأثیرگذار اشاره کرد.
حال آنکه در طی چهل سال اخیر زنان شاعر همپای مردان به خلق آثار ماندگار پرداختهاند و تعداد آثار منتشرشدهی بانوان شاعر و کیفیتشان با توجه به کسب رتبههای ممتاز در جوایز شاخص ادبی نشان از ارتقای جایگاه زنان شاعر در جامعهی ادبی پویا و روبهرشد ایران امروز دارد.
نظر به اینکه ساختار تاریخی و فرهنگی و اجتماعی هر دوره بهعنوان بستر تولید اثر در پویایی ادبیات دورههای شاخص ادبی نقش مؤثر و انکارناپذیری دارد، نگاه ویژه به کرامت انسانی و ارزشهای معنوی بانوان، احترام به ساختار و نظام خانواده در سبک زندگی ایرانیاسلامی، ارتقای چشمگیر سطح علمی بانوان و حضور امن و مؤثر ایشان در جایگاههای فرهنگی و اجتماعی موجبات آرامش روحی و خلق آثار ارزشمند بانوان شاعر را فراهم آورده است.
همانطور که رهبر انقلاب بیان میکنند: «ادبیات در حقیقت رابط میراث فرهنگی یک کشور از نسلی به نسل دیگر است.» ۱۳۷۰/۱۲/۰۵ زنان شاعر از ابتدای انقلاب همپای مردان در عرصههای فرهنگی ظاهر شده و به خلق آثار و تربیت نسل جوان شاعران پرداختهاند. بانوانی چون طاهره صفارزاده و سپیده کاشانی و سیمیندخت وحیدی بهعنوان پیشکسوتان عرصهی شعر بانوان نقش بهسزایی در معرفی شعر زنان و ارتقای جایگاه ادبی بانوان در تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی داشتهاند. چنانچه در سه دههی اخیر شاهد رشد فزایندهی آثار بانوان شاعر از نظر کمی و کیفی و حضور پررنگ بانوان در جایگاه دبیری و داوری و هیئتعلمی جوایز شاخص ادبی بوده و هستیم. بیشک یکی از عوامل تأثیرگذار در حضور پویا و مستمر بانوان در محافل ادبی، حمایت ویژهی حضرت آیتالله خامنهای از شعر و ادبیات و رهنمودهای ارزشمندشان در جهت شناخت و بهرهمندی از کارکردهای اجتماعی شعر بهعنوان رسانهای تأثیرگذار و ماندگار است. شعرخوانی بانوان شاعر در محافل ادبی نیمهی رمضان، تقدیر ایشان از اشعار بانوان شاعر و بیان رهنمودهای ارزشمند بهعنوان نقشهی راه حمایت و هدایت جریان اصیل ادبی از جمله عواملی است که موجب پویایی قلم زنان شاعر معاصر و تولید آثار فاخر و ماندگار در تاریخ ادبیات معاصر شده است. ارمغانی که الگوی شایستهای از حضور مؤثر زن شاعر به زنان اهل قلم سایر کشورها و نیز نسلهای آینده ارائه میکند.
نجابت و آزادگی بهجای سطحینگری جنسیزدگی
شعر زن ایرانی بازتاب جهانبینی معرفتی و جایگاه شایسته و رفیع زن در جامعه است. زن در جامعهی ایرانی فراتر از ویژگیهای جنسیتی مظهر عطوفت، لطافت، نجابت، آزادگی، بلاغت و کرامت شناخته میشود. زن ایرانی با نگاه مهرآمیز مادرانه به جهان هستی مینگرد و مادرانههای لطیفش را تقدیم جامعه میکند. بانوی شاعر ایرانزمین آنگاه که در نقش همسری ظاهر میشود، آرامش و امنیت و صداقت را با زبان رسای شعر تقدیم خانواده میکند. زن ایرانی شاعر در جایگاه اجتماعی نیز منفعل نیست و بهعنوان کنشگر فرهنگیای جایگاهی شایسته و پویا دارد. قلم زن ایرانی مسلمان قلمی موضعمند و اندیشهمدار است و درگیر هیجانات آنی و فضای مسموم مطلوب رسانههای بیگانه نبوده و نیست. نگاه ظریف و قریحهی زلال زن شاعر ایرانی با معرفی الگوهای برتر اندیشه و اخلاق و ایمان گره از بسیاری از مشکلات و سؤالات نوجوانان و جوانان امروز میگشاید و ایشان را به تعمق و تفکر رهنمون میسازد.
از جمله دستاوردهای حضور زنان در جامعهی ادبی معاصر اینهاست: برگزاری محافل و جشنوارههای ادبی با محوریت موضوعاتی از جمله بانوان عاشورایی، مادران معزز شهدا، زنان شاخص و بانوان تراز، خانوادهی ایرانیاسلامی، نقش مادری، نقش همسری، نقش اجتماعی زنان و نیز برگزاری پویشهای فرهنگی همعهدی بانوان شاعر در سرایش اشعار برای موضوعاتی ارزشمند مانند مادران و همسران شهدا و همدلی و همافزایی نویسندگان و شاعران در این محافل ادبی.
شعر امروز زن ایرانی، هویتی متناسب با ارزشهای اصیل جامعه دارد. زن امروز برای حضور در محافل ادبی نیازی به پرداختن به مسائل سطحی و جنسی ندارد؛ بلکه با شناخت کامل از توانمندیهای خود و مطالعهی عمیق آثار متقدمان و متأخران در صلابت و متانت کلام و بدیع و بیان با شاعران مرد تفاوتی ندارد؛ موضوعی که در گذشته کمتر شاهدش بودیم و در نتیجه زنان را برای دیدهشدن در جامعهی ادبی بهسمت مضامین سطحی سوق میداد. شاعر معاصر چه زن باشد و چه مرد، هدفی غایی دارد و آن درک هدف اصیل خلقت و سرودن از پاکان و نیکان در مسیر رضایت پروردگار و سلوک در مسیر خلیفةاللهی است. مسیر این سلوک، گاه از دل کلمات و واژهها برمیآید و گاه از میان نقوش برآمده از قلم نقاش و خوشنویس، اما مقصد و هدف یکی است.
منبع